صبر پیغمبر(ص) چگونه بود؟
پرسش:
صبر پیغمبر(ص) چگونه بود؟
پاسخ:
رسول
خدا (ص) فرمودند : صبر چهار شعبه دارد : اشتیاق ، هراس ، وارستگی و انتظار
. پس هرکس مشتاق بهشت است باید از شهوات بیرون برود.و کسی که از آتش
میترسد باید از گناهان برگردد ، و کسی که نسبت به دنیا زهد می ورزد ، باید
گرفتاری را سبک بشمارد ، و کسی که در انتظار مرگ است باید در کارهای خوب
بشتابد. (1)
واژه صبر بر خلاف سایر واژههای اخلاق اسلامی که واجد یک معنا می باشد،به تنهایی ریشه و اساس بسیاری از خصوصیات اخلاقی است.بدین معنا که به دلیل نقش صبر در تقویت ایمان،اگر این صفت در اعماق قلب فردی تجلی یابد کلیه رفتارهای وی اسلامی و مکتبی میگردد.
از جمله صفات و خصایل وجودی پیامبر اعظم اسلام ، درس صبر و استقامت است . در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که « فان الله عزوجل بعث محمدا (ص) فامره بالصبر و الرفق » . خداوند ، حضرت محمد (ص) را مبعوث و او را امر به صبر و مدارا نمود . (2)
روز هائی بر پیامبر گذشت که توصیف آن با بیان و قلم مشکل است ؛ دشمنانی که برای نابودی او کمر بسته بودند تا آنجا که خویشاوندان نزدیکش در صف اول این مبارزه قرار داشتند . در کنار آن حضرت ، یاران و پیروان اندکش نیز انواع و اقسام شکنجه ها را متحمل می شدند .
دوران رسالت آن حضرت ، ترسیم کننده صفحه جدید و تابناکی فرا روی همه بشریت است . ایشان توانستند خرافات و تعصبات جاهلی را ریشه کن نموده و ندای توحید را در اکناف عالم طنین افکن ساخته و انسان ها را از ظلمات به سوی نور هدایت کرده و تمدن عظیم اسلامی را تأسیس نمایند ، که این مهم جز با صبر و استقامت میسر نگردید . آیات مبارک قرآن شاهدی صادق بر این مدعا است که رسول گرامی اسلام را به صبر و استقامت امر نموده است . از جمله آیه شریفه « فاصبر کما صبر اولوالعزم من الرسل » می باشد . ( هود / 112 )
عارف نامدار و نادره زمان حضرت امام خمینی(ره) که خود احیاگر اسلام ناب محمدی (ص) در عصر جاهلیت مدرن است ، درباره این دو صفت مستجمع در وجود مقدس پیامبر اسلام (ص) ، یعنی « صبر » و « استقامت » می فرمایند : « نفس که دارای ثبات باشد ، از ناملایمات روحی از حوصله بیرون نرود و در مقابل ناگوار ها پا برجا بایستد و از طمأنینه و ثبات او کاسته نگردد و شاید آیه شریفه « فاستقم کما امرت و من تاب معک » (احقاف / 35 ) اشارت به این مقام نخست باشد و البته تحصیل چنین روحی در جامعه از مهمترین امور است و در عین حال از مشکل ترین کار ها است و از این جهت در روایت است که رسول اکرم (ص) فرمود : « سوره هود مرا پیر کرد برای این آیه » (3) این آیه با آن که در سوره شوری نیز هست ، اختصاص به سوره هود شاید برای ذیل آن باشد که می فرماید : « و من تاب معک » ؛ در سوره شوری این ذیل را ندارد و از این جهت که تحصیل استقامت در امت ، امری است مشکل و سخت ، آیه این سوره را ذکر فرمود . » (4)
حضرت امام همچنین درباره لزوم تأسی به پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : « آن سختی هایی که به خود پیغمبر اسلام گذشته است آن وقتی که در مکه بودند و همان وقتی که در مدینه بوده اند ، اگر کسی تاریخ ایشان را ببیند ، می بیند که ایشان یک روز می شود گفت خوش نداشته است ـ البته خوش به اعتبار نظر های مادی ـ و هر روزشان اشتغال به اموری داشته اند و برای ایشان زحمت مهیا می کردند . آن وقت که در مکه بودند آن بساطی که قریش سر ایشان آوردند ، آن قدر اهانت ، آن قدر اذیت که نتوانستند ایشان بمانند در خود مکه و آنها هم ایشان را حصر اقتصادی کردند ، نمی گذاشتند چیزی به ایشان برسد . گاهی اینها با یک زحمت هایی (ثروت) گیر می آوردند ، مثل خدیجه که یک ثروتمندی بود و به پای پیامبر ریخت ، آنجا رسید که می گویند (هنگام محاصره در شعب ابیطالب) پوست خرما را می مکیده است که یک قوتی بگیرد . ما باید فکر کنیم که پیغمبر چه کرده است برای چی این کار ها را می کرده است . یک بشر است . اما می بینید وظیفه دارد یعنی بشری است که خدا برای او وظیفه تعیین کرده است . » (5)
در حدیثی از رسول خدا صلوات الله علیه روایت شده است که فرمودند : « ما اوذی نبی مثل ما اوذیت » (6) و نیز فرمودند : « ما اوذی أحد مثل ما اوذیت فی الله » یعنی هیچ پیامبری و هیچ کسی همانند من در راه خدا دچار سختی نگشت . (7)
رسول گرامی اسلام همان طور که در قرآن کریم به آن اشاره شده « رحمه للعالمین » ( انبیاء / 107 ) است . بر همین اساس آن حضرت همواره در پی هدایت بندگان و مردمان بوده است و از اینکه انسان ها و افرادی در اثر جهل و نادانی به سوی راه شقاوت و گمراهی می روند بسیار غمگین و ناراحت می شدند تا بدانجا که خداوند به آن حضرت می فرماید « لعلک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین = گوئی می خواهی جان خود را از شدت اندوه از دست دهی بخاطر اینکه آنها ایمان نمی آوردند » . ( شعراء /3)
وقتی در جنگ احد ، دندان های حضرت را شکستند و چهره آن حضرت خون آلود شد و پیشانیاش شکاف برداشت ، این صحنه بر بسیاری از اصحاب آن حضرت گران آمد، طوری که برخی عرض کردند ای رسول خدا نفرینشان کن تا به لعنت الهی دچار شوند اما آن حضرت در پاسخ آنها فرمود : من برانگیخته نشده ام تا انسان ها را لعنت کنم ، بلکه من مبعوث شده ام تا آنها را به سوی خدا دعوت کنم ، آنان را به سوی رحمت رهنمون گردانم ، برای آنان رحمت باشم نه لعنت ، خدایا این قوم مرا هدایت فرما ، زیرا که آنها نمی فهمند. (8)
پاورقی:
1_میزان الحکمة جلد 5 حدیث 10133
2ـ اصول کافی ج 2 ص 88 .
3ـ الدر المنثور ، سیوطی ج 3 ص 320 -321 .
4ـ شرح حدیث جنود عقل و جهل ص 359-360 .
5ـ صحیفه امام ج 16 ص 299-300 .
6ـ بحار الانوار ج 39 ص 56 .
7ـ میزان الحکمه ج 4 ص 3227 .
8ـ سیره نبوی مصطفی دلشاد تهرانی ج 1 ص446
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.سایت حوزه http://www.hawzah.net/fa/article/view/92150
2.سایت تبیان http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=934&articleID=852382
3.سایت بلاغ http://www.balagh.ir/content/814