چرا عراق در 31 شهریور 59 به ایران حمله کرد و جنگ را بر ایران تحمیل کرد؟
چهارشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۵۹ ب.ظ
پرسش:
چرا عراق در 31 شهریور 59 به ایران حمله کرد و جنگ را بر ایران تحمیل کرد؟
پاسخ:
با
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و از هنگام برپایی جمهوری مقدس اسلامی
در ایران آن هم در یکی از نقاط حساس و استراتژیک جهانی که البته ناشی از
تأییدات غیبی الهی و رهبری حکیمانه امام راحل (ره) بود، امید تابندهای که
برآمدن از خورشید اسلام و با درخشش آفتاب عالم تاب، که پس از قرنها
دنبالهروی و پیروی از ابرقدرتها در دلها دمید و منشاء تحولاتی اساسی در
جهان بشریت و مناسبات بینالمللی به خصوص در سطح منطقه گردید. قدرت های
جهانی خواستار استیلاء و هژمونی بر جهان با استضعاف کشورهای جهان سوم و
جهان اسلام ه دنبال تسلط و چنگ اندازی هر چه بیشتر بر منابع این کشورها
بودند تا با غارت منابع و نعمتهایش آنها را از فرط گرسنگی از پای در آورد.
اما پیروزی انقلاب اسلامی خواب استکبار را برآشفته و ملل در بند را بیدار
ساخت و به تفکر واداشت و از سویی نیز تداوم انقلاب اسلامی و تحقق
پیروزیهایش و صدور فرهنگ انقلاب اسلامی روزنههای امید را در دل محرومین
جهان روشن ساخته بود و به طور کلی مدتهای به بند کشیده و استثمار شده
تجربهای نوین را فرا روی خود یافت و آن را با اهداف و تجربههای حاکمیّت
استکبار متفاوت مییافت لذا تشعشع انقلاب اسلامی حس برافروختگی را در ملل
جهان ایجاد میکرد و در نتیجه استکبار جهانی و قدرتهای بزرگ و کوچک جهانی
را واداشت تا هر روز به شیوهای نوین برای مقابله، مهار، براندازی و نابودی
انقلاب اسلامی تلاش خود را به کار گیرند. تا این خطر کلی برای قدرتهای
جهانی را از سر راه نظم نوین جهانی بردارند. به همین دلیل تمام تسلیحات و
تجهیزات و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری خود را به کار گرفت و در گام
اول با ایجاد گروهکهای خلق الساعه وابسته و با تجهیز و تسلیح آنها بر
ایجاد ناامنی، بلوا، آشوب، شورش و جنگهای داخلی آنها را ضمن آموزش، تحریک،
تهییج و به کار گرفته و در همین راستا تحریک رژیمهای وابسته منطقه تلاش
کلان دیگری برای مقابله با انقلاب اسلامی بود.
لذا اگر کمک و پشتیبانیها، حمایتها و برنامهریزیهای کشورهای استکباری نبود جنگ تهاجمی و تجاوزکارانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد هیچ گاه به وقوع نمیپیوست. استکبار جهانی ضمن دستور به هم پیمانان خود،از آنان خواستند تا از کمکهای مادی و معنوی به رژیم بغداد دریغ نورزند، کمکهایی که در طول هشت سال جنگ تحمیلی از سوی قدرتهای جهانی، کشورهای همسایه و عربی هرگز قطع نگردید!!
استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا با ارزیابی از اوضاع و شرایط و ویژگیها و بخصوص توانمندیهای کشورهای همجوار ایران،بنابه دلایل ذیل کشور عراق به عنوان آغازگر جنگ علیه انقلاب اسلامی انتخاب گردید:
1. وجود یک فرد مقتدر و دیکتاتور، فرصت طلب و قدرت طلب در رأس حاکمیت.
2. برخورداری کشور عراق از ارتش عراق.
3. تسلط کامل رژیم و حزب بعث بر ساختار ارتش عراق.
4. برخورداری کشور عراق از اقتصاد نسبتاً منسجم و تحت کنترل کامل دولت.
5. جمعیت مناسب و ساختار ویژه و بافت جمعیتی در عراق.
6. وجود احساسات کور ناسیونالیستی و قوی بودن عامل عربیت.
7. دشمنیهای تاریخی دو کشور ایران و عراق به عنوان عامل مشوق به آغاز جنگ.
8. کیس شخصیتی صدام و رؤیای تشکیل عراق بزرگ با الحاق سرزمینهای جنوبی ایران.
اهداف رژیم بعثی عراق از اغاز جنگ تحمیلی
در بررسی اهداف متصور رژیم بعثی عراق از اتخاذ کنش تهاجمی علیه انقلاب اسلامی از سوی رهبری حزب بعث و فرماندهی شورای انقلاب بعثی پیش فرضهایی را از آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران تبیین نموده بودند که میتوان به موارد ذیل به عنوان اهداف عراق از حمله نظامی به ایران اشاره کرد:
1. ایجاد یک کشور بزرگ عربی در منطقه و به دست گرفتن رهبری جهان عرب.
2. ایفای نقش ژاندارم غرب در منطقه به دنبال سقوط رژیم ستم شاهی در ایران.
3. ممانعت از نفوذ انقلاب اسلامی به داخل عراق با توجه به کثرت جمعیت شیعیان در این کشور را خطری برای ارکان حکومت بعثی عراق محسوب میشد.
4. تجزیه استان خوزستان از کشور ایران و ایجاد کشور عربستان آزاد.
5. تصرف تمام سواحل اروند رود و محسوب نمودن آن به صورت یک رودخانة داخلی عراق.
6. تسخیر جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک.
7. در نهایت شکست انقلاب اسلامی.
چنان که اشاره گردید استکبار جهانی علی رغم تصور تئوریسینهای اطلاعاتی و امنیتی خویش شاهد انفجار نور در ظلمتکده پر از ستم زیر سلطة خویش بود و ظهور و گسترش این پدیده آخر قرن بیستم را تهدیدی جدی علیه نظم استکباری موجود میدید پس تلاشهای گستردهای را جهت انهدام آن آغاز نمود و اهداف ذیل را در مقاصد شوم خود علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی دنبال میکرد.
اهداف آمریکا در تحمیل جنگ توسط عراق علیه ایران
1. انهدام و نابودی انقلاب اسلامی.
2. محدود کردن انقلاب اسلامی در داخل قلمرو سرزمینی و مرزهای ایران.
3. بهره از جنگ تحمیلی به عنوان اهرم فشاری در جهت حل مسئله گروگانهای لانه جاسوسی.
4. تضعیف و در نهایت نابودی توان و نیروهای نظامی دو کشور ایران و عراق.
5. مصون نگه داشتن حکام مرتجع منطقه و رژیمهای وابسته از گزند جنبشهای رهایی بخش که از انقلاب اسلامی الهام میگیرند.
6. عملیات روانی و انحراف افکار عمومی از مسئله اعراب و اسراییل تا رژیم اشغالگر قدس به مقاصد شوم خود جامه عمل بپوشاند.
7. بهره گیری از احساسات ناسیونالیستی طرح احساسات قومی و مذهبی و عرب و عجم و تحریک ملل اسلامی عرب علیه انقلاب اسلامی.
ناگفته نماند که پیروزی انقلاب اسلامی ایران ضمن خدشهدار نمودن حیثیت و اعتبار آمریکا و آشکار ساختن قدرت پوشالی، منافع آمریکا در اقصی نقاط جهان و بخصوص حاشیه خلیج فارس را مورد تهدید قرار داد و با قطع شیرهای نفتی، ایران به سوی غرب به ویژه آمریکا و بیکاری بیش از صدهزار نفر از اتباع آمریکایی در ایران و از دست دادن بهترین بازار مصرف اجناس آمریکایی در ایران اقتصاد سرمایهداری آمریکا را با معضلاتی مواجه ساخت.
زمینهسازیهای قبلی
رژیم بعثی عراق به رهبری صدام متعاقب پیروزی انقلاب اسلامی و از هم پاشیدن نظام و سیستم ستم شاهی و به وجود آمدن اوضاع و احوال طبیعی ناشی از شرایط انقلاب در ایران، صدام حسین که به تازگی حسن البکر جناح متمایل به شرق حزب بعث را از قدرت خلع و با توافق با غرب که صدام رهبری جناح متمایل به غرب را بر عهده داشت یک کودتای بدون خونریزی را به راه انداخته بود در اوایل سال 1358 حاکمیت حزب بعث متمایل به غرب قوت گرفت و بلافاصله به تقویت و تجهیز سازمان ارتش عراق پرداخت. تا زمینه آغاز جنگ علیه همسایة همجوار خویش کشور ایران را فراهم نماید تا به مقاصد شوم استکبار جهانی جامه عمل پوشاند.
لذا رژیم بعث به انحای گوناگون خصومت خود را با نظام مقدس جمهوری اسلامی آشکار کرده بود که از جمله فعالیتها و تلاشهای رژیم بعث که زمینه ساز اغاز جنگ تحمیلی بود به شرح ذیل میباشد:
1. اولین جرقه این حرکات در 8 اسفند 1357 یعنی تنها شانزده روز پس از پیروزی انقلاب شعلهور شد که در آن تاریخ منطقه مرزی «سیرین» در کردستان مورد حملة هلیکوپترهای عراقی قرار گرفت و در جریان این حمله 15 نفر شهید شدند.
2. آغاز جنگ تبلیغاتی و عملیات روانی شامل تحریک قومیتها و تبلیغات مسموم در داخل ایران.
3. اعزام ستون پنجم به شهرهای مختلف استان نفت خیز خوزستان.
4. اهدای بیش از ده هزار قبضه کلاشینکف به شیوخ منطقه دشت آزادگان.
5. توزیع اسلحه بین ضد انقلابیون و کمک مالی به آنها.
6. بمب گذاری در مناطق مسکونی و اماکن عمومی در خرمشهر، آبادان و اهواز.
7. انفجار خطوط راه آهن، قطارهای مسافربری.
8. انفجار و خرابکاری در تأسیسات نفتی و خطوط لولههای نفت.
9. آموزش عناصر خود فروخته در داخل عراق به منظور خرابکاری در ایران بخصوص منطقه خوزستان.
10. اخراج و مصادره اموال ایرانیانی که تابعیت عراق را پذیرفته بودند که از سال 1358 تا 1359 حداقل 40 هزار نفر به اتهام ایرانی بودن به طرز وحشیانه و رقت انگیزی به سوی مرزهای جمهوری اسلامی ایران روانه ساختند. به طوری که عدّهای از آنان در بین راه تلف گردیدند. جالب توجه اینکه رژیم بعثی عراق مردان جوان این خانوادهها را که عمدتاً ایرانی شیعه بودند را به اجبار و با تهدید به اعدام و غیره، با توسل به زور وادار به اعزام به جبهههای جنگ نمود و پیران و اطفال آنها را اخراج کرده و کلیة اموال و داراییهای آنان را ضبط و مصادره نمود.
11. در فروردین ماه 1359 دولت عراق خواهان خروج ایران از جزایر سه گانه خلیج فارس شد و در پی این مسئله ارتش ایران برای مقابله با نیروهای عراقی به حالت آماده باش درآمد. در تاریخ 21/1/59 روزنامة فاینشنال تایمز لندن نوشت: عراق میخواهد سه جزیرة تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی را گرفته و راه خلیج فارس را ببندد.
12. در سوم اردیبهشت ماه یکی از فجیع ترین جنایات دولت عراق صورت گرفت و آن شهادت حضرت آیت الله سید محمد باقر صدر و خواهر مظلومهاش بنت الهدی صدر بود. شهادت ایشان در واقع نوعی موضعگیری رژیم بعثی در قبال انقلاب اسلامی ایران بود.
13. انجام یک سری عملیاتهای ابتدایی در مرزهای هوایی، زمینی و دریایی که رژیم عراق در خرداد 59 تجاوزات هوایی خود را به نقاط مرزی ایران گسترش داد و نیروی زمینی عراق وارد میدان شد که در همین زمان 250 تانک عراقی جنگ فرسایشی خود را علیه ایران آغاز کردند و سراسر نوار مرزی ایران توسط نیروهای بعثی مینگذاری شد. البته در اعتراض به این اقدامات از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی 105 یادداشت اعتراض در بغداد تسلیم مقامات عراقی شد. یعنی به طور تخمینی از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی تا شروع جنگ تحمیلی حداقل روزانه یک مورد تجاوز انجام شده است.
14. ایجاد پایگاههای نظامی توسط ضد انقلاب و سلطنت طلبان در داخل خاک عراق به طوری که در 29 خرداد 58 شبکه ان. بی. سی، آمریکا اعلام کرد شاهپور بختیار و دو ژنرال سابق ارتش ایران برای برپا ساختن پایگاههای نظامی در عراق با دولت آن کشور به توافق رسیدند.
سرانجام در بیست و هفتم شهریور ماه تنها پنج روز پیش از تهاجم نظامی صدام در نشست فوق العاده مجلس ملی عراق که بنابه درخواست شورای فرماندهی عراق تشکیل شده بود طی سخنانی اظهار داشت: ما موافقت نامههای مورخ ششم مارس 1975 الجزایر را قبول نداریم و وضعیت حقوقی شط العرب به وضع سابق آن باید بازگردد. لذا صدام با این بهانه قرارداد 1975 الجزایر را لغو و جنگ رسمی و تمام عیار خود را علیه انقلاب اسلامی ایران اعلام داشت و پس از 636 مورد تهاجم به وسیلة آتش توپخانه، هواپیما، کشتیهای جنگی علیه اراضی، پاسگاهها، روستاها و شهرهای مرزی و کشتیهای تجاری در روز سی و یکم شهریور 1359 تجاوز گسترده نظامی رژیم بعثی عفلقی عراق علیه ایران آغاز شد و واحدهای زمینی ارتش عراق در جبههای به طول صدها کیلومتر و عمقی بین ده تا شصت حتی نود کیلومتر در داخل خاک ایران پیشروی میکند و شهرهای قصر شیرین، خسروی، نفت شهر، سومار، مهران، دهلران، موسیان، فکه، بستان و خرمشهر و روستاهای بین آنها را به اشغال خود در میآورد. یعنی پنج استان کشور ما به اشغال دشمن در میآید و زنان و مردان و کودکان بیدفاع ما را ناجوانمردانه قتل عام و شهرهای تهران، اصفهان، کرمانشاه، تبریز، همدان،بوشهر،شیراز، دزفول و آبادان، اهواز و فرودگاهها و تأسیسات غیر نظامی مورد تهاجم و بمباران هوایی قرار میگیرد و شهرهای هویزه، قصر شیرین، موسیان و سومار و خرمشهر را با خاک یکسان میکند و 356 روستای عرب نشین در خوزستان را از روی زمین محو میکند.
جالب اینکه تا قبل از آزاد شدن خرمشهر، صدام خود را سردار قادسیه نامیده و ایران اسلامی را مجوس نژادپرست معرفی میکرد و صراحتاً اعلام کرده بود که این جنگ به خاطر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران است.
بالاخره صدام با چنین پیش فرضهایی با دوازده لشکر کاملاً مجهز و آماده و سه هزار تانک و دهها هواپیمای بمب افکن بدون توجه به توسل به شیوههای ابتدایی دیپلماسی یعنی حل مسالمتآمیز اختلافات از جمله مذاکرات دو جانبه، مساعی کشور ثالث، داوری بین المللی،شیوه تهاجم نظامی را برگزید و شخصاً لباس نظامی به تن کرد و نخستین گلوله توپ را علیه ساکنان قصر شیرین شلیک کرد و سپس در اتاق جنگ در اولین مصاحبهاش اعلام کرد که بقیة سؤالات را در تهران پاسخ میدهد و منتظر تشکل وابسته به خود در استان نفت خیز خوزستان است ولی در میدان عمل و عرصة جنگ کاملاً نابرابر حادثهای دیگر رخ داد آن پایداری و مقاومت دلاور مردان ایرانی در برابر یک جانی بود که در جنگ از وحشیانهترین شیوههای ضد انسانی استفاده میکرد ولی رزمندگان اسلام تا پایان جنگ هم به اصول انسانی و آرمانی خود وفادار ماندند و هم مردانه جنگیدند.
البته لازم به توضیح است که تصورات صدام در مورد اوضاع داخلی ایران متأثر از اوضاع بعد از انقلاب و شرایط وخیم کشور در زمینة فروپاشی سیستم سیاسی و اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی کشور بود که در آن مقطع زمانی حداقل به دو دلیل عمده نشانگر عدم آمادگی رزمی ایران برای ورود به یک جنگ میباشد که عبارتند از:
1. حاکمیت ملیگراها؛ لیبرال مسلکها در رأس قوة اجرایی کشور که موجب بروز مشکلاتی چون فرماندهی کل قوا از سوی بنی صدر با ایجاد کارشکنی برای نیروهای دلسوز و خلع ارتشیان متعهد و ایجاد تفرقه در بین نیروهای مسلح به اشکال تراشی و ایجاد موانع در راه دفاع مقدس میپرداخت.
2. عدم انسجام و سازماندهی نیروهای نظامی و آمادگی لازم برای ورود به جنگ.
در مقطع زمانی شروع جنگ تحمیلی، سپاه پاسداران که حدود یک سال و نیم از تشکیل آن گذشته بود با درگیری در مناطق آشوبزده کشور و مأموریت در حوادث و بحرانهایی چون جریان گنبد و غائله کردستان، هنوز فرصت کادرسازی و تقویت تشکیلات خود را نیافته و بسیج نیز فاقد سازماندهی، تشکل و آموزش نظامی لازم بود.
ارتش نیز به دلیل مسایل ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی، امثال فرار یا تصفیه تعدادی از فرماندهان، شعارهای دلسرد کننده انحلال ارتش از سوی جریانات ضد انقلاب داخل،بر سر کار بودن بنی صدر به عنوان رییس جمهور و فرماندهی کل قوا... فاقد توانایی لازم برای انجام مأموریتهای نظامی و جنگی بود. به طوری که علی رغم حضور قویترین یگانها و لشکرهای ارتش در مناطق غربی و استقرار ورزیدهترین یگانهای آن در مناطق غربی کشور که قبلاً بنابه توصیه کارشناسان نظامی آمریکایی به رژیم شاه صورت پذیرفته بود، نیروهای عراقی به راحتی توانستند تا نزدیکی شهرهای اهواز، دزفول، ایلام، آبادان و... پیشروی کنند.
البته نباید ارزش همت و فداکاری افراد و گروههایی از این نیروها را در همان روزهای اولیه دفاع مقدس فراموش کرد که علی رغم نداشتن دستور از سلسله مراتب فرماندهی،اقدام به خلق صحنههای دلاوری و ایثارگری نمودند که حضور حدود دویست تن از افسران و درجه داران نیروی هوایی ارتش در سوسنگرد محاصره شده و گروههایی از تکاوران ارتشی در خرمشهر و آبادان در روزهای اول جنگ از خاطرات این حضور متعهدانه است.
لذا اگر کمک و پشتیبانیها، حمایتها و برنامهریزیهای کشورهای استکباری نبود جنگ تهاجمی و تجاوزکارانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد هیچ گاه به وقوع نمیپیوست. استکبار جهانی ضمن دستور به هم پیمانان خود،از آنان خواستند تا از کمکهای مادی و معنوی به رژیم بغداد دریغ نورزند، کمکهایی که در طول هشت سال جنگ تحمیلی از سوی قدرتهای جهانی، کشورهای همسایه و عربی هرگز قطع نگردید!!
استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا با ارزیابی از اوضاع و شرایط و ویژگیها و بخصوص توانمندیهای کشورهای همجوار ایران،بنابه دلایل ذیل کشور عراق به عنوان آغازگر جنگ علیه انقلاب اسلامی انتخاب گردید:
1. وجود یک فرد مقتدر و دیکتاتور، فرصت طلب و قدرت طلب در رأس حاکمیت.
2. برخورداری کشور عراق از ارتش عراق.
3. تسلط کامل رژیم و حزب بعث بر ساختار ارتش عراق.
4. برخورداری کشور عراق از اقتصاد نسبتاً منسجم و تحت کنترل کامل دولت.
5. جمعیت مناسب و ساختار ویژه و بافت جمعیتی در عراق.
6. وجود احساسات کور ناسیونالیستی و قوی بودن عامل عربیت.
7. دشمنیهای تاریخی دو کشور ایران و عراق به عنوان عامل مشوق به آغاز جنگ.
8. کیس شخصیتی صدام و رؤیای تشکیل عراق بزرگ با الحاق سرزمینهای جنوبی ایران.
اهداف رژیم بعثی عراق از اغاز جنگ تحمیلی
در بررسی اهداف متصور رژیم بعثی عراق از اتخاذ کنش تهاجمی علیه انقلاب اسلامی از سوی رهبری حزب بعث و فرماندهی شورای انقلاب بعثی پیش فرضهایی را از آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران تبیین نموده بودند که میتوان به موارد ذیل به عنوان اهداف عراق از حمله نظامی به ایران اشاره کرد:
1. ایجاد یک کشور بزرگ عربی در منطقه و به دست گرفتن رهبری جهان عرب.
2. ایفای نقش ژاندارم غرب در منطقه به دنبال سقوط رژیم ستم شاهی در ایران.
3. ممانعت از نفوذ انقلاب اسلامی به داخل عراق با توجه به کثرت جمعیت شیعیان در این کشور را خطری برای ارکان حکومت بعثی عراق محسوب میشد.
4. تجزیه استان خوزستان از کشور ایران و ایجاد کشور عربستان آزاد.
5. تصرف تمام سواحل اروند رود و محسوب نمودن آن به صورت یک رودخانة داخلی عراق.
6. تسخیر جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک.
7. در نهایت شکست انقلاب اسلامی.
چنان که اشاره گردید استکبار جهانی علی رغم تصور تئوریسینهای اطلاعاتی و امنیتی خویش شاهد انفجار نور در ظلمتکده پر از ستم زیر سلطة خویش بود و ظهور و گسترش این پدیده آخر قرن بیستم را تهدیدی جدی علیه نظم استکباری موجود میدید پس تلاشهای گستردهای را جهت انهدام آن آغاز نمود و اهداف ذیل را در مقاصد شوم خود علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی دنبال میکرد.
اهداف آمریکا در تحمیل جنگ توسط عراق علیه ایران
1. انهدام و نابودی انقلاب اسلامی.
2. محدود کردن انقلاب اسلامی در داخل قلمرو سرزمینی و مرزهای ایران.
3. بهره از جنگ تحمیلی به عنوان اهرم فشاری در جهت حل مسئله گروگانهای لانه جاسوسی.
4. تضعیف و در نهایت نابودی توان و نیروهای نظامی دو کشور ایران و عراق.
5. مصون نگه داشتن حکام مرتجع منطقه و رژیمهای وابسته از گزند جنبشهای رهایی بخش که از انقلاب اسلامی الهام میگیرند.
6. عملیات روانی و انحراف افکار عمومی از مسئله اعراب و اسراییل تا رژیم اشغالگر قدس به مقاصد شوم خود جامه عمل بپوشاند.
7. بهره گیری از احساسات ناسیونالیستی طرح احساسات قومی و مذهبی و عرب و عجم و تحریک ملل اسلامی عرب علیه انقلاب اسلامی.
ناگفته نماند که پیروزی انقلاب اسلامی ایران ضمن خدشهدار نمودن حیثیت و اعتبار آمریکا و آشکار ساختن قدرت پوشالی، منافع آمریکا در اقصی نقاط جهان و بخصوص حاشیه خلیج فارس را مورد تهدید قرار داد و با قطع شیرهای نفتی، ایران به سوی غرب به ویژه آمریکا و بیکاری بیش از صدهزار نفر از اتباع آمریکایی در ایران و از دست دادن بهترین بازار مصرف اجناس آمریکایی در ایران اقتصاد سرمایهداری آمریکا را با معضلاتی مواجه ساخت.
زمینهسازیهای قبلی
رژیم بعثی عراق به رهبری صدام متعاقب پیروزی انقلاب اسلامی و از هم پاشیدن نظام و سیستم ستم شاهی و به وجود آمدن اوضاع و احوال طبیعی ناشی از شرایط انقلاب در ایران، صدام حسین که به تازگی حسن البکر جناح متمایل به شرق حزب بعث را از قدرت خلع و با توافق با غرب که صدام رهبری جناح متمایل به غرب را بر عهده داشت یک کودتای بدون خونریزی را به راه انداخته بود در اوایل سال 1358 حاکمیت حزب بعث متمایل به غرب قوت گرفت و بلافاصله به تقویت و تجهیز سازمان ارتش عراق پرداخت. تا زمینه آغاز جنگ علیه همسایة همجوار خویش کشور ایران را فراهم نماید تا به مقاصد شوم استکبار جهانی جامه عمل پوشاند.
لذا رژیم بعث به انحای گوناگون خصومت خود را با نظام مقدس جمهوری اسلامی آشکار کرده بود که از جمله فعالیتها و تلاشهای رژیم بعث که زمینه ساز اغاز جنگ تحمیلی بود به شرح ذیل میباشد:
1. اولین جرقه این حرکات در 8 اسفند 1357 یعنی تنها شانزده روز پس از پیروزی انقلاب شعلهور شد که در آن تاریخ منطقه مرزی «سیرین» در کردستان مورد حملة هلیکوپترهای عراقی قرار گرفت و در جریان این حمله 15 نفر شهید شدند.
2. آغاز جنگ تبلیغاتی و عملیات روانی شامل تحریک قومیتها و تبلیغات مسموم در داخل ایران.
3. اعزام ستون پنجم به شهرهای مختلف استان نفت خیز خوزستان.
4. اهدای بیش از ده هزار قبضه کلاشینکف به شیوخ منطقه دشت آزادگان.
5. توزیع اسلحه بین ضد انقلابیون و کمک مالی به آنها.
6. بمب گذاری در مناطق مسکونی و اماکن عمومی در خرمشهر، آبادان و اهواز.
7. انفجار خطوط راه آهن، قطارهای مسافربری.
8. انفجار و خرابکاری در تأسیسات نفتی و خطوط لولههای نفت.
9. آموزش عناصر خود فروخته در داخل عراق به منظور خرابکاری در ایران بخصوص منطقه خوزستان.
10. اخراج و مصادره اموال ایرانیانی که تابعیت عراق را پذیرفته بودند که از سال 1358 تا 1359 حداقل 40 هزار نفر به اتهام ایرانی بودن به طرز وحشیانه و رقت انگیزی به سوی مرزهای جمهوری اسلامی ایران روانه ساختند. به طوری که عدّهای از آنان در بین راه تلف گردیدند. جالب توجه اینکه رژیم بعثی عراق مردان جوان این خانوادهها را که عمدتاً ایرانی شیعه بودند را به اجبار و با تهدید به اعدام و غیره، با توسل به زور وادار به اعزام به جبهههای جنگ نمود و پیران و اطفال آنها را اخراج کرده و کلیة اموال و داراییهای آنان را ضبط و مصادره نمود.
11. در فروردین ماه 1359 دولت عراق خواهان خروج ایران از جزایر سه گانه خلیج فارس شد و در پی این مسئله ارتش ایران برای مقابله با نیروهای عراقی به حالت آماده باش درآمد. در تاریخ 21/1/59 روزنامة فاینشنال تایمز لندن نوشت: عراق میخواهد سه جزیرة تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی را گرفته و راه خلیج فارس را ببندد.
12. در سوم اردیبهشت ماه یکی از فجیع ترین جنایات دولت عراق صورت گرفت و آن شهادت حضرت آیت الله سید محمد باقر صدر و خواهر مظلومهاش بنت الهدی صدر بود. شهادت ایشان در واقع نوعی موضعگیری رژیم بعثی در قبال انقلاب اسلامی ایران بود.
13. انجام یک سری عملیاتهای ابتدایی در مرزهای هوایی، زمینی و دریایی که رژیم عراق در خرداد 59 تجاوزات هوایی خود را به نقاط مرزی ایران گسترش داد و نیروی زمینی عراق وارد میدان شد که در همین زمان 250 تانک عراقی جنگ فرسایشی خود را علیه ایران آغاز کردند و سراسر نوار مرزی ایران توسط نیروهای بعثی مینگذاری شد. البته در اعتراض به این اقدامات از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی 105 یادداشت اعتراض در بغداد تسلیم مقامات عراقی شد. یعنی به طور تخمینی از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی تا شروع جنگ تحمیلی حداقل روزانه یک مورد تجاوز انجام شده است.
14. ایجاد پایگاههای نظامی توسط ضد انقلاب و سلطنت طلبان در داخل خاک عراق به طوری که در 29 خرداد 58 شبکه ان. بی. سی، آمریکا اعلام کرد شاهپور بختیار و دو ژنرال سابق ارتش ایران برای برپا ساختن پایگاههای نظامی در عراق با دولت آن کشور به توافق رسیدند.
سرانجام در بیست و هفتم شهریور ماه تنها پنج روز پیش از تهاجم نظامی صدام در نشست فوق العاده مجلس ملی عراق که بنابه درخواست شورای فرماندهی عراق تشکیل شده بود طی سخنانی اظهار داشت: ما موافقت نامههای مورخ ششم مارس 1975 الجزایر را قبول نداریم و وضعیت حقوقی شط العرب به وضع سابق آن باید بازگردد. لذا صدام با این بهانه قرارداد 1975 الجزایر را لغو و جنگ رسمی و تمام عیار خود را علیه انقلاب اسلامی ایران اعلام داشت و پس از 636 مورد تهاجم به وسیلة آتش توپخانه، هواپیما، کشتیهای جنگی علیه اراضی، پاسگاهها، روستاها و شهرهای مرزی و کشتیهای تجاری در روز سی و یکم شهریور 1359 تجاوز گسترده نظامی رژیم بعثی عفلقی عراق علیه ایران آغاز شد و واحدهای زمینی ارتش عراق در جبههای به طول صدها کیلومتر و عمقی بین ده تا شصت حتی نود کیلومتر در داخل خاک ایران پیشروی میکند و شهرهای قصر شیرین، خسروی، نفت شهر، سومار، مهران، دهلران، موسیان، فکه، بستان و خرمشهر و روستاهای بین آنها را به اشغال خود در میآورد. یعنی پنج استان کشور ما به اشغال دشمن در میآید و زنان و مردان و کودکان بیدفاع ما را ناجوانمردانه قتل عام و شهرهای تهران، اصفهان، کرمانشاه، تبریز، همدان،بوشهر،شیراز، دزفول و آبادان، اهواز و فرودگاهها و تأسیسات غیر نظامی مورد تهاجم و بمباران هوایی قرار میگیرد و شهرهای هویزه، قصر شیرین، موسیان و سومار و خرمشهر را با خاک یکسان میکند و 356 روستای عرب نشین در خوزستان را از روی زمین محو میکند.
جالب اینکه تا قبل از آزاد شدن خرمشهر، صدام خود را سردار قادسیه نامیده و ایران اسلامی را مجوس نژادپرست معرفی میکرد و صراحتاً اعلام کرده بود که این جنگ به خاطر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران است.
بالاخره صدام با چنین پیش فرضهایی با دوازده لشکر کاملاً مجهز و آماده و سه هزار تانک و دهها هواپیمای بمب افکن بدون توجه به توسل به شیوههای ابتدایی دیپلماسی یعنی حل مسالمتآمیز اختلافات از جمله مذاکرات دو جانبه، مساعی کشور ثالث، داوری بین المللی،شیوه تهاجم نظامی را برگزید و شخصاً لباس نظامی به تن کرد و نخستین گلوله توپ را علیه ساکنان قصر شیرین شلیک کرد و سپس در اتاق جنگ در اولین مصاحبهاش اعلام کرد که بقیة سؤالات را در تهران پاسخ میدهد و منتظر تشکل وابسته به خود در استان نفت خیز خوزستان است ولی در میدان عمل و عرصة جنگ کاملاً نابرابر حادثهای دیگر رخ داد آن پایداری و مقاومت دلاور مردان ایرانی در برابر یک جانی بود که در جنگ از وحشیانهترین شیوههای ضد انسانی استفاده میکرد ولی رزمندگان اسلام تا پایان جنگ هم به اصول انسانی و آرمانی خود وفادار ماندند و هم مردانه جنگیدند.
البته لازم به توضیح است که تصورات صدام در مورد اوضاع داخلی ایران متأثر از اوضاع بعد از انقلاب و شرایط وخیم کشور در زمینة فروپاشی سیستم سیاسی و اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی کشور بود که در آن مقطع زمانی حداقل به دو دلیل عمده نشانگر عدم آمادگی رزمی ایران برای ورود به یک جنگ میباشد که عبارتند از:
1. حاکمیت ملیگراها؛ لیبرال مسلکها در رأس قوة اجرایی کشور که موجب بروز مشکلاتی چون فرماندهی کل قوا از سوی بنی صدر با ایجاد کارشکنی برای نیروهای دلسوز و خلع ارتشیان متعهد و ایجاد تفرقه در بین نیروهای مسلح به اشکال تراشی و ایجاد موانع در راه دفاع مقدس میپرداخت.
2. عدم انسجام و سازماندهی نیروهای نظامی و آمادگی لازم برای ورود به جنگ.
در مقطع زمانی شروع جنگ تحمیلی، سپاه پاسداران که حدود یک سال و نیم از تشکیل آن گذشته بود با درگیری در مناطق آشوبزده کشور و مأموریت در حوادث و بحرانهایی چون جریان گنبد و غائله کردستان، هنوز فرصت کادرسازی و تقویت تشکیلات خود را نیافته و بسیج نیز فاقد سازماندهی، تشکل و آموزش نظامی لازم بود.
ارتش نیز به دلیل مسایل ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی، امثال فرار یا تصفیه تعدادی از فرماندهان، شعارهای دلسرد کننده انحلال ارتش از سوی جریانات ضد انقلاب داخل،بر سر کار بودن بنی صدر به عنوان رییس جمهور و فرماندهی کل قوا... فاقد توانایی لازم برای انجام مأموریتهای نظامی و جنگی بود. به طوری که علی رغم حضور قویترین یگانها و لشکرهای ارتش در مناطق غربی و استقرار ورزیدهترین یگانهای آن در مناطق غربی کشور که قبلاً بنابه توصیه کارشناسان نظامی آمریکایی به رژیم شاه صورت پذیرفته بود، نیروهای عراقی به راحتی توانستند تا نزدیکی شهرهای اهواز، دزفول، ایلام، آبادان و... پیشروی کنند.
البته نباید ارزش همت و فداکاری افراد و گروههایی از این نیروها را در همان روزهای اولیه دفاع مقدس فراموش کرد که علی رغم نداشتن دستور از سلسله مراتب فرماندهی،اقدام به خلق صحنههای دلاوری و ایثارگری نمودند که حضور حدود دویست تن از افسران و درجه داران نیروی هوایی ارتش در سوسنگرد محاصره شده و گروههایی از تکاوران ارتشی در خرمشهر و آبادان در روزهای اول جنگ از خاطرات این حضور متعهدانه است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1-عدل الهی ، شهید مرتضی مطهری ، دفتر انتشارات اسلامی ، 1361ش ، فصل8 ، عمل خیر از غیر مسلمان
2-تسنیم ، ج5 ، آیت الله جوادی آملی ، مرکز نشر اسراء