چرا حکومت در اعتقادات مردم دخالت میکند ، در صورتی که این امر در نحوه حکومت داری در نهج البلاغه نیامده است ؟
پرسش:
در نهج البلاغه به حکومت داری سفارش شده است، و راجع به این که حکومت اسلامی باید نماز و روزه مردم را درست کند سخنی گفته نشده است، لذا حکومت اسلامی حق ندارد وارد اعتقادات مردم شده و تبلیغ دین کند، پس چرا حکومت در این مسأله دخالت می کند؟
پاسخ:
در پاسخ به ادعای مزبور ـ که تعبیر دیگری از تفکیک دیانت و سیاست است ـ به ذکر آیه ای از قرآن کریم و گفتاری از نهج البلاغه بسنده می کنیم:
الذین ان مکّناهم فی الأرض اقاموا الصّلوة و اتوا الزکوة و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور(1)
(مؤمنان واقعی) کسانی هستند که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم (حکومت دادیم) نماز را برپا می دارند، و زکات را می دهند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند، و پایان همه کارها از آنِ خداست» و نیز در این باره حضرت علی -علیه السلام- می فرماید: «اللهم أنک تعلم أنه لم یکن الذی کان منا منافسة فی سلطان و لا التماس شییء من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الأصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطّلة من حدودک.»(2) «بارخدایا! تو می دانی که آنچه ما به دنبال آن هستیم بخاطر علاقه به حکومت و رسیدن به مال و منال دنیا نیست بلکه بدان جهت است که آثار و معالِم دین تو را به جامعه بازگردانیم و اصلاح را در شهرهای تو آشکار و برقرار نمایم تا بندگان ستمدیده تو امنیت یابند و حدود اجرا نشده تو به اجرا درآید».
یعنی تمام تلاشهای آن حضرت برای احیای نشانه های دین و اصلاح بلاد و رفع ظلم و اقامه حدود معطّله بوده است. آن حضرت در جای دیگر فرمود: «بر عهده امام نیست مگر آنچه از اوامر الهی بر دوش می کشد، و بر وی نیست مگر ابلاغ و موعظه و نصیحت مردم و زنده کردن سنّت و اقامه حدود».(3)
امام علی(علیه السلام) در نامه ای به حاکمان شهرها، اوقات نمازهای پنج گانه (صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء) را به طور دقیق تعین فرموده و توصیه می کند، نمازها را در اوقات معینه آن به جماعت بخوانید و رعایت حال ناتوان ها را در نماز جماعت داشته باشید.(4)
نهج البلاغه شریف تجلیگاه سیاست و دیانت است، از منظر امام علی(علیه السلام) حکومت وسیله ای است برای اقامه حق و احیای معالِم دین و اصلاح جامعه در پرتو ارزش های دینی، و الا حکومت ارزشی ندارد.(5)
در تکمیل پاسخ توجه به دو نکته ضروری است: الف) اسلام از حکومت و سیاست جدا نیست و تفکیک دیانت از سیاست در واقع جدا کردن اسلام از اسلام است، و اسلام بدون اسلام، تناقض آشکاری است.
ب) اهداف حکومت اسلامی عبارتند از: حاکمیت دین و قوانین الهی بر همه اجتماع، استقرار امنیت کامل، تعلیم و تربیت و رشد جامعه در جنبه های علمی و اخلاقی و اقامه عدل،... و در نهایت فراهم ساختن مقدمات بندگی خدا و سیر الی الله است.(6) لذا اصولا وظیفه اصلی حکومت دینی، تبلیغ و ترویج ارزشهای دینی است.
پاورقی:
1. حج:41.
2. نهج البلاغه، صبحی الصالح، خطبه 131.
3. همان، خطبه 105.
4. همان، نامه 52.
5. ر.ک: همان، خطبه 164، نامه 27 و نامه 53 (فرمان امام علی(علیه السلام) به مالک اشتر).
6. ر.ک: حج:41، اعراف:157، نساء:58، ص:26، حدید:25، تحف العقول : 25، کنزالعمال، ج 10، ص 594 (دستورالعمل پیامبر اسلام به معاذ بن جبل، فرماندار یمن، پیام قرآن، ج 10، صص 39-35.
این یعنی دخالت در اعتقادات مردم
به ما سر زده و نظر دهید