چرا زنان 6 سال زودتر از مردان مجبور به انجام نماز و روزه و سایرتکالیف شده اند آیا این ظلم درحق زنان نیست ؟
پرسش:
چرا زنان 6 سال زودتر از مردان مجبور به انجام نماز و روزه و سایرتکالیف شده اند آیا این ظلم درحق زنان نیست ؟
پاسخ:
در جهت تبیین دقیق و پاسخ گویی به این سئوال چند مطلب باید توضیح داده
شود:
مطلب اول:در نگره اسلام ، تکالیف الهی بایدها و
نبایدهایی هستند که برای رسیدن به سعادت و کمال انسان ضرورت دارد. از این رو بیشتر
از آن که تکلیف باشد ، حق مسلمی است که برای رسیدن به هدف ، الزام پیدا کرده است.
نماز خواندن، روزه گرفتن و ... حق مسلم بشر برای رسیدن به کمال و سعادت الهی است.
انسان برای زنده ماندن باید غذا بخورد، خوردن غذا ظلم در مورد انسان نیست بلکه حقی
است که او را به کمال دنیوی (زنده ماندن) می رساند. اگر چه الزام و از جنس تکلیف
است ولی در صورتی که نتایج آن مد نظر قرار گیرد شیرین و گوارا است. حال اگر کودک کم
شعوری ، توانایی درک و فهم مصلحت های غذا خوردن را نداند و به وسیله پدر و مادر
الزام به غذا شود، نمی توان گفت که پدر و مادر در حق او ظلم کرده اند، بلکه تکلیف و
الزام کردن کودک به وسیله پدر و مادر عین رحمت و مهربانی آنهاست. بسیاری از انسان
ها ، در فهم تاثیر واجبات و ترک محرمات ، برای رسیدن به کمال دنیوی و اخروی ، مانند
این کودک فکر می کنند. چون که از ظاهر این تکالیف فقط الزام و اجبار را می فهمند ،
توهم ظالمانه بودن آن را می نمایند ولی اگر این کودک به فهم و درک لازم از مناسبات
تکالیف شرعی و نتایج متعالی آن که سعادت انسان در دنیا و آخرت است ، برسد ، به این
قضاوت کودکانه خود خواهد خندید.
مطلب دوم:کودک
دوساله را از انواع غذا ها بهره مند می کنند ولی کودک شش ماه را فقط شیر می دهند ،
این امر دلیل بر ظلم به کودک دو ساله نیست. بلکه قابلیت های جسمی این کودک بیشتر
شده است و زمینه پذیرش غذاهای مادی بیشتری را برای رشد و کمال جسمی دارا می شود. در
جنبه معنوی نیز ، نماز و روزه و واجبات الهی ، غذای روحی بشر است، اینکه دختر در سن
نه سالگی استعداد و قابلیت روحی و روانی برای دریافت غذای روح را پیدا می کند نشان
دهنده کمال و فضیلت بیشتر اوست نه ظلم به او.
خداوند حکیم، زن را شش سال زودتر
از مرد مکلّف می کند و به حضور می پذیرد و این یک توفیق و لطف الهی برای زنان می
باشد. این نشانة آن است که زن برای دریافت فضایل و کمالات، شایستگی و استعداد
بیشتری از مرد دارد.
دختر در سنّ نه سالگی آمادة برقراری پیوند با خداوند است و
خداوند او را به عنوان یک زن شایسته به حضور می پذیرد. تقدّم زن در تشرّف به تکلیف،
نشانة آمادگی بیشتر او برای دریافت سریع فضیلت های انسانی است و این معنی، مسئولیت
والدین و مربیان را در تربیت دختران سنگین تر می کند.
مطلب
سوم:قال امیرالمومنین علی علیه السلام: «فالحق اجمل الاشیاء فی التواصف و
اضیقها فی التناصف، لا یجری لاحد الا جری علیه، و لا یجری علی احد الا جری له.
امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: حق در میدان سخن گفتن ، زیباست اما پای عمل که می
رسد و بایستی با انصاف برخورد کرد بسیار سخت است. هیچ کس را حقی نیست مگر اینکه
تکلیفی دارد و هیچ کس را تکلیفی نیست مگر اینکه حقی برای او محقق است».(1)
باید توجه داشته باشید ، حق و تکلیف دو روی
سکه هستند. هر جا تکلیفی هست ، حتما ملازم و مناسب با آن حقی نیز هست و هر جا حقی
هست ، حتما تکلیفی هم هست. سن تکلیف در حقیقت ، سن رسیدن به حقوق انسانی است. یعنی
همان گونه که انسان های بالغ دارای حقوقی هستند که جامعه باید آن را به رسمیت
بشناسد، دختری هم که به بلوغ رسیده است ، دارای همان حقوق خواهد بود. حق تملک بر
اموال، حق ازدواج، حق داشتن بسیاری از مناصب و حقوق دیگر. مثلا دختری که 9 سال او
تمام است از نظر احکام دینی شهادتش مسموع است پشت سر او می توان نماز خواند -
براساس فتوا به جواز اقتدای زن به زن - استقلال اقتصادی و حق تصرف در مال خود را
دارا است و ... در حالی که این امور در پسران چند سال متاخر تر است . بنابر این
باید دختران بدانند که هر چند از نظر سنی کوچکتر از پسران می باشند ولی از نظر
شخصیت بزرگتراند.
ظلم در صورتی محقق می شود که برای کسی تکلیفی در نظر گرفته شود
ولی حق مناسب و معادل آن برای او در نظر گرفته نشود. خداوند متعال در قاعده ای کلی
خطاب به بانوان می فرماید: لهن مثل الذی علیهن بالمعروف(2). یعنی برای زنان همانند آن چه تکلیف
دارند ، حقوقی است».
مطلب چهارم: بلوغ و تکلیف
دختران پیش از آن که مسائله ای تشریعی و اعتباری باشد حقیقتی تکوینی و فیزیولوژیک
است . صاحب جواهر در این زمینه می فرماید: « بلوغ، مانند عبادات، امری شرعی نیست
بلکه پدیده ای طبیعی است که باید از راه لغت و عرف آن را شناخت.». (3)
روانشناسان در این زمینه گفته اند: « نقطه
زمانی پیدایش غریزه جنسی را در کودک، شروع بلوغ می گویند. این دوره منشاء تغییرات
زیادی در وجود شخص است.»(4)
اینکه در برخی روایات ، خشن شدن موهای
اطراف آلت تناسلی یا ترشح غدد جنسی را از نشانه های بلوغ می داند ، مویدی بر این
مطلب است که بلوغ امری تکوینی ، فیزیولوژیک و پسیکولوژیک است. به عبارت دیگر ساختار
وجودی دختران بگونه ای است که پیش از پسران به مراحلی از رشد و کمال جسمی
(فیزیولوژیک ) و روحی و روانی (پسیکولوژیک ) می رسند.
پزشکان اگر چه بر عوامل
مختلف هورمونی، ترشح غدد جنسی، رشد موهای خشن و ... و دلالت آن بر بلوغ دختران صحه
می گذارند ولی سن دقیقی را بر این امر مشخص نکرده اند. نظریات مشهور بین پزشکان در
سن بین هشت تا سیزده سالگی مردد است. برخی دانشمندان علم پزشکی دوره بلوغ را به پنج
مرحله تقسیم کردهاند که به «مراحل پنجگانه تانر» معروف است. در این طبقهبندی،
مرحله اول بلوغ دختران، تقریبا بین هشت تا یازده سالگی است.(5)
طبق گزارش برخی پزشکان، سن بلوغ بین دختران
متفاوت است، متوسط این سن بین یازده تا سیزده سالگی است و وراثت در سن بلوغ دختران
نقش دارد.
در نظریهء دیگری آمده است: معمولا سن بلوغ دختران در ده سالگی شروع
میشود و تا سن سیزده سالگی که همراه با تغییرات جسمی است، ادامه دارد.گاهی ممکن
است بلوغ قبل از هشت سالگی شروع شود که به بلوغ زودرس معروف است، یا ممکن است بلوغ
تا بعد از سن چهارده سالگی به تأخیر بیفتد که بلوغ دیرهنگام نامیده میشود.
از
مجموع آراء پزشکی درباره بلوغ این نکات به دست میآید:
1. پزشکان اتفاق نظر
دارند که روییدن موهای اطراف شرمگاهی یا زیر بغل یا روییدن ریش در مردان و یا
حاملگی و حیض شدن در زنان کاشف از بلوغ است و بلوغ قبل از این علائم آغاز شده
است.
2. سن بلوغ در دختران و پسران، بسته به این که از چه زمانی هورمونهای
زنانگی و مردانگی شروع به ترشح میکند متفاوت است. همین طور بلوغ در مناطق گرمسیری
با مناطق سردسیری متفاوت است، رسیدن به بلوغ در مناطق گرمسیر زودتر از مناطق
سردسیر است.
3.بلوغ در زنان زودتر از مردان اتفاق میافتد.(6)
بر این اساس به نظر می رسد نظریه شرع مقدس
در رابطه با سن بلوغ ، از نظر یافته های علمی و تجربی نیز قابل تایید
است.
مطلب پنجم:باید توجه داشت که ، احکام شرعی
همگی، متناسب با توانایی ها و قابلیت های انسان وضع گردیده است . بدون شک همه
تکالیف شرعی منوط به قدرت مکلفند و قدرت اقسامی دارد. از جمله قدرت عقلی و جسمی.
همان گونه که اشاره کردیم ، نتیجه تحقیقات کارشناسان نشان میدهد که بلوغ عقلی و حتی
جسمی در دختران زودتر از پسران است (هر چند ضعف هایی هم ممکن است داشته باشد) و
همین بلوغ عقلی قدرت تکلیف پذیری را در او پیش از پسران تقویت میکند و خداوند نیز
با توجه به همین خصوصیت او را زودتر مکلف نموده است. ضمنا با توجه به نکته فوق روشن
میشود که اگر مثلا کسی بر اثر ناتوانی جسمی قادر به انجام تکلیفی. مانند روزه گرفتن
نباشد آن تکلیف از او موقتا ساقط است و برای آن راه حلهایی در شریعت مقدس اسلامی
پیش بینی شده است.
خاتمه:
در حسن ختام این مقال، ذکر روایتی بسیار زیبا است ،
در نقش تکلیف برای رسیدن به سعادت و کمال .
خداوند متعال در حدیث قدسی می
فرماید: مَا یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی بِشَیْ ءٍ
أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ . بنده من با هیچ چیزی به من
نزدیک نمی شود که در نزد من بهتر، دوست داشتنی تر و محبوب تر از تکالیف (انجام
واجبات و ترک محرمات) باشد.
هیچ چیز به اندازه واجبات نزد خداوند محبوب نیست.
انسان در سیر به سوی خدای متعال، باید همان گونه که خدای متعال بیان فرموده حرکت
کند. تقرب به خدا یعنی ایجاد نزدیک شدن به مقام کمال و سعادت. چیزی که هدف خلقت همه
انسان هاست و این مهم به وسیله انجام تکالیف الهی محقق می شود.
پاورقی:
1. نهج البلاغه، خطبه 216.2. بقره : 228
3. جواهر الکلام:ج26 ص5.
4. (ویلیام النسون وایت، روانشناسی بلوغ، ترجمه فضل الله و ...، تهران، انتشارات حسام)
5. مراجعه کنید به اینترنت: مرحلة البلوغ http:www.ashamsi.net:women:bloog.ntm1 و مراجعه کنید به:رکن المرأة العربیة«البلوغ و المراهقة لدی البنات»الدکتورة فریال الاستاذ و الدکتور محمد کامل فرج.
6. مراجعه کنید به : مقاله: اهلیت حقوقی، شناسایی سن بلوغ و تأثیر آن در تکلیف . حسن الجواهری، مترجم کدخدایی، محمد رضا . مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، شماره 60 صفحه 71