پاسخ کده

پاسخ به شبهات با گارانتی

پاسخ کده

پاسخ به شبهات با گارانتی

پرسش:

چرارضایت مادر در بحث ازدواج دختر لازم نیست ولی رضایت پدر لازم است آیا این بی حرمتی به مقام مادر نیست؟و برای پسر اجازه هیچ کدام لازم نیست؟

پاسخ:


الف) بدیهی است که خانواده، هسته اصلی جوامع بزرگ بشری است، و معلوم است اولین قدمی که آدمی از حالت انفرادی به حالت اشتراک و اجتماعی بر می دارد، «زناشویی» یا انعقاد قرار زندگی مشترک یا همسری است. و شبهه ای نیست که اگر این پایه و هسته مرکزی اجتماع، بر شالوده و قوانین و سنت های درستی برقرار و استوار باشد، تأثیری مستقیم در بهبود وضع خانواده و در نتیجه اجتماع دارد، و اگر نباشد، جامعه و خانواده گرفتار انواع انحرافات و کجی ها و سقوط ها خواهد گردید.
اسلام، در حساس ترین و مهم ترین مسائل مربوط به زندگی که امر زناشویی باشد ـ استقلال نظر و آزادی اراده و شخصیت زن را تثبیت فرموده و رضایت او را یکی از دو رکن اساسی ازدواج قرار داده، تا هر کسی را میل و رغبت دارد و احساس رضایت در زندگی با او می کند، به اراده خود ـ نه با اکراه و اجبار ـ با عقد زناشویی انتخاب کند. و به عبارت دیگر: ازدواج، قرارداد دوطرفه ای است که یک طرفش زن و طرف دیگر، مرد است، و در این قرارداد، رضایت و امضای هر دو طرف، رکن اساسی کار است.
اما این که با بیان فوق چگونه می توان بین ولایت پدر در ازدواج دختر و آزادی او جمع کرد, به این صورت است که: این مسأله مورد اتفاق تمام فقهای اسلامی است که: پدر و جدّ پدری و نوّاب و قائم مقام آن ها در مورد امر زناشویی و معاملات و سایر امور مشابه بر فرزندان نابالغ خود، اعم از دختر و پسر و آن هایی که فاقد رشد عقلی هستند، ولایت دارند. یعنی بدون اذن و اجازه یا امضاء «ولی» معاملات و عقدهای آنها خالی از اعتبار و محکوم به بطلان است.

ب) فلسفه تشریع ولایت پدر بر فرزند فلسفه تشریع «ولایت» پدر به خاطر «تأمین منافع» فرزندان است. ولی بحث در این است که: آیا این «ولایت» پس از بلوغ فرزندان، یا رفع جنون و سفاهت نیز ادامه دارد؟
گروهی از فقهای ما معتقدند: شعاع نفوذ «ولایت» پدر تا هنگامی است که فرزندان در حال قبل از بلوغ یا در حال سفاهت و جنون باشند، و همین که این موانع برطرف گردید، «ولایت» نیز منتفی می شود و فرزندان اعم از دختر و پسر، پس از رفع موانع خود مسؤل مقدرات زندگی خود بوده در کلیه امور از معاملات و زناشویی و غیر آن، استقلال نظر دارند و نیازی به اجازه و تنفیذ «ولی» نمی باشد. گرچه برخی احتیاط را در اجازه می دانند.(1)
ولی برخی دیگر از فقها(2) عقیده دارند: با توجه به «احادیث خاصه»(3) و «جمع بین روایات»(4) دانسته می شود که جلب رضایت و موافقت پدر نیز در ازدواج دختر «باکره»، او هر چند به سن بلوغ رسیده و «رشد عقلی» نیز داشته باشد، ضروری و واجب است. و برخی در همین فرض حکم به احتیاط اجازه پدر داده اند(5) همانگونه که قبلا اشاره شد.
یعنی همان طوری که رضایت و موافقت دختر شرط است، رضایت و اجازه پدر نیز شرط است. بنابراین، در این مورد خاص هنوز اثر و شعاع «ولایت» منقطع نشده است. البته لزوم تحصیل رضایت پدر نیز به عقیده این دسته از فقهاء تنها در مورد ازدواج اول دختر (باکره) است نه در ازدواج های بعدی او. و بعضی ها(6) هم بر این عقیده اند که اگر برای دختر، همسر «کفو» و هم شأن وی به خواستگاری آید و از شرایط حسن خلق و ایمان برخوردار باشد و پدر بدون وجه شرعی مخالفت کند و برای دختر خوف حاصل شود که اگر در مورد مذکور ازدواج صورت نپذیرد، کفوی برایش پیدا نشود، در این صورت اذن پدر شرط نیست.

ج) حکمت تشریع اذن پدر نسبت به ازدواج دختر : به نظر می رسد یکی از حکمت های شرط اذن پدر نسبت به ازدواج دختر باکره، مسأله غلبه احساسات و حدّت و تندی در دختر است. این مسأله در آغاز عمر، خاصه در دریای متلاطم افکار سراسر رؤیای یک دختر کم تجربه و شوهرندیده (که همواره در ذهن خود تخیلات شاعرانه دارد و چه بسا تلخی ها را شیرین و انحرافات را راست و درست می بیند) نیازمند به یک لنگر یا چشم زشت و زیبا دیده و مجرّب است که در عین حال دلسوز و مهربان بوده، این احساسات را نیز با نظر مهر ـ اما عاقلانه ـ بنگرد. لذا حکمت ایجاب می کند موافقت و رضایت پدر و دختر در ازدواج اول دختر که تجربه ای نیندوخته است با هم بوده، از هم جدا نباشند.(7)
علاوه بر آن چه ذکر شد، این نکته نیز درخور توجه است که: زن نوعاً در 9 سالگی صلاحیت ازدواج را دارد، در صورتی که برای مرد، این استعداد نوعاً از 15سالگی است.(8) و پُرواضح است که انسان، به ویژه دختر در سنین پایین تر نیازمند صلاح دید و مشورت بزرگترها و به ویژه پدر هستند.

د) چرا نظر مادر در ازدواج دختر شرط نیست؟

اما این که چرا نظر مادر شرط نیست، به این علت که مادر نیز خود از صنف زنان است و احساسات و عواطف در آنها بر تعقل و اندیشه غالب است، واین بی حرمتی به مادر نیست. به علاوه در روایاتی که اذن را شرط دانسته، تنها از پدر نام برده است و از مادر نامی نبرده است.

هـ ) چرا در ازدواج پسر اذن پدر شرط نیست؟

اولا: پسرها در سنینی نیاز به ازدواج دارند که معمولا به حد رشد و کمال فکری رسیده باشند (پانزده سالگی به بعد) به خلاف شروع سن ازدواج در دخترها (9 سالگی)،
ثانیاً: وقتی ما پذیرفتیم که خداوند عادل و حکیم بوده و تمام احکام و مقررات اسلام را بر اساس مصالح در جهت رسیدن به کمال معنوی بندگان خود مقرر فرموده است در این صورت جای هیچ گونه سؤالی در مورد حکمی از احکام الهی باقی نمی ماند. و لازم هم نیست حکمت و فلسفه احکام را انسان بداند. به قول شاعر:
بنده ایم و پیشه ما بندگی است بندگان را با سببها کار نیست
همچو آن روحانیان کز امر ربّ سجده کردند و نگفتند از سبب(9)



پاورقی:

1. از جمله ایشان، حضرت آیت الله گلپایگانی می فرماید: «بنابر احتیاط باید....» و حضرت آیت الله بهجت می فرماید: «بنابر احتیاط تکلیفاً...». توضیح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، ج 2، ص 387.
2. از جمله ایشان حضرت امام خمینی است که به حکم ایشان اشاره می شود.
3. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «لا تزوج ذوات الآباء من الابکار الاّ باذن آبائهنّ» «دخترانی که پدر بر سر دارند و باکره هستند باید با رضایت پدر و موافقت او به همسری مردی درآیند». کافی، کلینی، ج 5، ص 393، حدیث 1.
4. در برخی احادیث دیگر تنها رضایت دختر را شرط دانسته و جلب موافقت پدر را ضروری ندانسته، در «تهذیب» از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «لا بأس بتزویج البکر اذا رضیت من غیر اذن ابیها». تهذیب، شیخ طوسی، ج 7، ص 254، روایت 20. و در برخی دیگر از روایات، تنها رضایت پدر را شرط صحت عقد می داند. در «کافی» از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که: «لیس لها مع ابیها امر اذا نکحها جاز نکاحه». کافی، کلینی، ج 5، ص 393. از جمع بین این دو دسته اخبار، رضایت پدر و دختر هر دو را لازم می دانند.
5. توضیح المسائل، حضرت آیت الله گلپایگانی، مسأله 2385.
6. ر.ک: موسوی خمینی، سید روح الله، تحریرالوسیله، ج 2، فصل اولیاء العقد، مسأله 2.
7. نوری، یحیی، حقوق زن در اسلام و جهان، مؤسسه مطبوعاتی فراهانی، 1347، ص 123-117، اقتباس.
8. ر.ک: علامه طباطبایی، اسلام و اجتماع، ص 51 به بعد.
9. مثنوی طاقدیس، ملا احمد نراقی، ص 36.



معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1-رساله نوین ، ج 3 ، مسائل خانواده ، فتاوای امام خمینی (ره)

2-نظام حقوق زن در اسلام ، شهید مرتضی مطهری ، انتشارات صدرا

3-اسلام و اجتماع ، علامه طباطبایی ، انتشارات پیام اسلام

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۰۳
علی نظیف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی