پاسخ کده

پاسخ به شبهات با گارانتی

پاسخ کده

پاسخ به شبهات با گارانتی

پرسش:

(آیا کلام پیامبر (ص) با کلام امام خمینی (ره) در مورد میزان ، حال فعلی افراد است ، تعارض دارد؟)

پیامبر اسلام در زمان حیات، به بعضی از مسلمانان القاب خوبی داده اند.ولی آنها بعد از وفات پیامبر، برخلاف مقتضای آن القاب رفتار نمودند. به طور مثال: پیامبر به طلحه، زبیر یا حتی معاویه لقب کاتب وحی را داده اند، از طرفی ملاک و میزان تشخیص، حال افراد است؟ این تناقض چگونه حل می شود آیا پیامبر نمی توانستند آینده را پیش بینی کنند ؟ در صورتی که میزان تشخیص، حال الان افراد باشد ـ چه فرقی میان تعاریف امام خمینی (میزان تشخیص حال افراد است) با پیامبری دارد که آینده افراد را می دیدند ولی باز لب به تعریف یا تمجید اصحاب و اقدام به اعطا القاب ریز و درشت به آنان می نمودند؟

پاسخ:

در مورد سوال نسبت به اعطای القاب توسط رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به افراد مذکور نکاتی قابل دقت است.
زبیر: درباره وی گزارشی نقل شده که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ او را حواری خویش نامیده اند.(1) اما در روایات نظر دیگری نیز هست که آن را نقض و نقد می کنند که باید به آنها نیز توجه کرد.
1. در گزارشی هم آمده که در جریان جنگ جمل امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ به زبیر یادآوری کردکه: (یادت هست) روزی دست در دست یک دیگر داشتیم که با رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ برخورد کردیم آن حضرت ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به تو فرمود: دوستش داری؟ گفتی: بله، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: همانا زمانی با او (علی) می جنگی در حالی که ستمگر هستی.(2)
2. روایت دیگری است که: همواره زبیر از ما (اهل البیت) بود تا هنگامی که فرزندش عبدالله بزرگ شد و او را گمراه کرد.(3)
3. نباید نقش زبیری ها را در این گونه تمجیدها نادیده گرفت.(4) خاندان زبیر که بعدها در تألیفات تاریخی نقش مهمی ایفا کرده اند جریانی به وجود آورده و تحریفات و دستبردهای زیادی در تاریخ انجام داده اند که مجال طرح این مباحث در این وجیزه نمی گنجد.. لذا این گونه گزارشات اعتبار نداشته یا اعتبارشان با این لغزش ها مخدوش شده است.
4. سرنوشت حواریون چه بود؟ آیا همگی به عهد خود با عیسی باقی ماندند؟ طبق نقلی یکی از آنان به حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ خیانت کرد.(5) از اینروی نمی توان افراد را به صورت کلی تأیید کرد، بلکه باید به اقتضای حال و ثبات او در ایمان توجه کرد.
طلحه: در گزارشی که ناقل آن هم خود طلحه است آمده است: رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روز احد مرا طلحه الخیر و در روز سختی طلحه الفیاض و در روز حنین طلحه الجود نامید.(6)
1. اینکه، در روایت های دیگر بدون استناد دادن به رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ با تعبیر گفته شده (یقال) یا نامیده شده (سمی) آمده است.(7) بنابراین صدور چنین چیزی از پیامبر درباره طلحه قطعی نیست. بلکه ادعای خود اوست.
2. این احتمال هست که دیگران این لقب را به وی (طلحه) داده اند تا با طلحه های دیگر از صحابی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ اشتباه نشود.
معاویه: وی در نامه ای که به امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ نوشت ادعای کاتب وحی بودن خودش را کرد.(8) در نقل دیگری هم عمرو بن عاص در جریان حکمیت جنگ صفین هم چنین ادعایی کرد.(9) اما همه این ادعاها با دلایل ذیل مردود است.
1. برخی مورخان معاویه را جزء افرادی می دانند که برای رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ کتابت و یادداشت می کرد نه این که کاتب وحی باشد.(10)
2. زمانی که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در رابطه با کتابت، معاویه را سه مرتبه فراخواندند، وی نافرمانی کرد و مشغول خوردن بود که در این هنگام رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ معاویه را نفرین کردند.(11)
3. داشتن چنین منصبی برای معاویه فضیلت نیست چون همین منصب را برای عبدالله بن ابی سرح نیز گفته اند که وی از کاتبان وحی بود، بعدها از مدینه به مکه گریخت و مرتد شد، و پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ روز فتح مکه خون او را هدر اعلان فرمودند. اما عثمان بن عفّان نگذاشت.(12)
4. بر فرض پذیرش این ادعا (کاتب وحی بودن معاویه) این احتمال است که شاید رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از معاویه و نیز عبدالله بن ابی سرح ـ که نزد قریش و مشرکان اعتبار داشتند ـ بدین جهت برای نگارش وحی استفاده کردند که به مشرکان و قریش ثابت کنندکه آنچه بر ایشان نازل می شود، وحی الهی است زیرا دشمنان اسلام باور نداشتند آیاتی که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در حوادث مختلف ابراز می کرد، وحی باشد.
گذشته از این، قضاوت درباره فردی که کار نیکی انجام می دهد ـ هر چند بدانیم در آینده تغییر می کند ـ چیست؟ آیا اکنون نباید نسبت به اعمال و کارهای خوبش تقدیر کرد و ارزش قائل شد؟ قرآن کریم هم راجع به بنی اسرائیل می فرماید: «اینان قومی در خور توجه و عنایت خداوند بودند که خدا آنان را بر مردم جهان برتری بخشید».(13) «خداوند با ایشان میثاق و عهد بست».(14) «و نعمت ها و آیات و نشانه های گوناگون برای هدایت و نجات آنان مقرر فرمود».(15) اما بنی اسرائیل با بهانه جویی و فساد پیاپی و زیر پانهادن احکام و سرپیچی از شریعت، دست به قتل انبیا زدند و حقایق را کتمان کردند و دچار قساوت و سنگدلی شدند و به لعن گرفتار آمدند.(16)
پس میزان حال فعلی اشخاص است و فرقی میان سخن رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امام خمینی زیرا خود رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در این مسائل به ظاهر افراد توجه می کرد و با آنان رفتار عادی داشت. چنانچه در هنگام قضاوت ـ همانند دیگر قضات ـ بر اساس داشتن شاهد و قسم رفتار می کردند، نه بر اساس علم غیب(17) ثبات در ایمان مهم است، خداوند درباره این ثبات قدم خود می فرماید: «کسانی که ایمان آوردند و هجرت می کردند و در راه خود صبر پیشه کردند و ثابت قدم ماندند».(18)



پاورقی:

1. محمد بن عمر الواقدی، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسه الأعلمی، چاپ سوم، 1409ق، ج2، ص457. محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، 1418ق، ج3، ص77. بخاری، صحیح البخاری، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، 1401ق، ج3، ص215.
2. حاکم نیشابوری، المستدرک، إشراف یوسف عبدالرحمن المرعشلی، ج3، ص366. ابوحنیفه احمد بن داود الدینوری، الأخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، 1368ش، ص147. أبوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، 1407ق، ج6، ص213.
3. ابن قتیبة الدینوری، الإمامة و السیاسة، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، 1410ق، ج1، ص28.
4. جعفریان، رسول و دیگران، نقد و بررسی منابع سیره نبوی. هدایت پناه، محمدرضا، نقش خاندان زبیر در تدوین سیره نبوی، تهران، سمت، چاپ اول، 1378ش، ص88.
5. انجیل متی و لوقا باب 6 به نقل از تفسیر نمونه، ج4، ص202.
6. عزالدین بن الأثیر، همان، ج2، ص468. أبوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی، همان، ج7، ص247.
7. عزالدین بن الأثیر، همان، ج2، ص472. احمد بن علی بن حجر العسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق، ج3، ص433. أحمد بن یحیی بن جابر البلاذری، انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق، ج10، ص116.
8. أبوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی، همان، ج8، ص8.
9. ابو علی مسکویه الرازی، تجارب الأمم، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، چاپ دوم، 1379ش، ج1، ص550.
10. أبو جعفر محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، 1387ق، ج6، ص179. عزالدین بن الأثیر، همان، ج4، ص433.
11. مسلم نیشایوری، صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر، ج8، ص27. سلیمان بن داود الطیالسی، مسند أبی داود الطیالسی، بیروت، دارالمعرفه، ص359. عزالدین بن الأثیر، همان، ج4، ص434.
12. ابن الأشعث السجستانی، سنن أبی داود، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1410ق، ج2، ص328. أبوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی، همان، ج4، ص297.
13. بقره : 47 و 122. جاثیه : 16.
14. بقره : 40 و 83ـ85. آل عمران : 183. مائده : 12 و 70.
15. آل عمران : 49. یونس : 93. طه : 80. دخان : 30. جاثیه : 16.
16. مائده : 59ـ60 و 78ـ80. بقره : 155ـ159 و 246. نساء : 155.
17. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق غفاری، علی اکبر، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سوم، 1367ش، ج7، ص414. قاضی نعمان مغربی، دعائم الإسلام، تحقیق فیضی، آصف بن علی اصغر، قاهره، دارالمعارف، چاپ سوم، ج2، ص518.
18. نحل : 110.



معرفی منابع جهت  مطالعه بیشتر:

1-نظریه عدالت صحابه ، ترجمه مسلم صاحبی

2-ترجمه معالم المدرستین ، محمد جواد کرمی ، نشر منیر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۳
علی نظیف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی