پاسخ کده

پاسخ به شبهات با گارانتی

پاسخ کده

پاسخ به شبهات با گارانتی

پرسش:

مقام سلمان فارسی بالاتر است یا امام خمبنی (ره) ؟ (پیامبر (ص) فرمود:سلمان از ما اهل بیت است و از طرفی امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی را رقم زذ؟)

پاسخ:

چند نکته را به عنوان مقدمه پاسخ اصلی ذکر می کنیم:
1.فهم دقیق و صحیح جایگاه ومقام عرفانی اولیاء خدا موضوعی نیست که از عهده هر کسی برآید و در توان هر شخصی باشد. صحبت در این خصوص را باید به اشخاصی که خود حائز مقامات روحانی و عرفانی می باشند واگذار نمود. هر دونفری که شما در پرسش خود از آنها نام برده اید از بزرگان اولیاء خدا شمرده می شوند و قطعا مورد تأیید و توجه خدای متعال و معصومین می باشند.
2. اگر برای فهمیدن توانایی جسمی و یا علمی افراد می توان از مسابقات ورزشی و یا المپیادهای علمی بهره جست، میزان عمق، مرتبه و جایگاه معنوی افراد تنها در آزمون ها و ابتلائات الهی به دست می آید و در این معرکه هاست که حقیقت معنوی انسان آشکار می شود.
3. موقعیت تاریخی سرنوشت سازی که هر کدام از دو بزرگواری که شما از آنها نام برده اید، اقتضائات و ویژگی های خاص خود را داشت.
سلمان فارسی ـ علیه السلام ـ در عصری زندگی می کرد که دین نو ظهور اسلام نیازمند حمایت، همراهی و ثبات قدم تمامی گروندگان خویش بود و سلمان نیز به گواهی تاریخ صدق و استعانت خود را در راه حمایت از دین به اثبات رساند.
از سوی دیگر امام نیز در دوره ای می زیست که دین، نیازمند تجدید حیات و پیراسته شدن از ناپاکی های خرافی و التقاطی بوده وجامعه دینی نیازمند بود به احیاگری که بانفس ملکوتی خود روح تازه ای در آن بدمد و امام خمینی عهده دار این نقش گردید.
حال با توجه به نکات ذکر شده به مقایسه تاریخی این دو شخصیت برجسته می پردازیم:
1. سلمان فارسی ـ علیه السلام ـ : به نظر می رسد برجسته ترین نقطه روشن در زندگی سلمان که او را در نزد ما بزرگ جلوه می دهد، پایبندی او به امامت امیر المؤمنین پس از رحلت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می باشد. بر اساس نقل های متفاوت تاریخی پس از رحلت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به جز 3 نفر ابوذر غفاری، مقداد بن اسود و سلمان فارسی، تمام مسلمین عهدی را که در غدیر خم با رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بستند نادیده گرفته و خلافت امیر المؤمنین را انکار نمودند.(1) اگر چه پس از مدتی عده ای از کار خود پشیمان شده و توبه نمودند و به ولایت و خلافت امیر المؤمنین اعتراف نمودند.
در روایتی از حضرت صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است که: تمامی مسلمین غیر از سلمان، ابوذر و مقداد از ولایت امیر المؤمنین دست کشیدند، در این هنگام راوی از امام می پرسد حتی عمار بن یاسر و امام در پاسخ می فرمایند بله، عمار هم به باطل متمایل شد، امّا پس از مدت کوتاهی بازگشت.(2)
در روایت دیگری از امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ نقل شده است که: دنیا بر هفت نفر سخت شد در حالی که آنها واسطه رزق و روزی خلایق می باشند و به واسطه آنهاست که از آسمان باران نازل می شود، و یکی از آنها سلمان فارسی است. او کسی است که برای تشییع جنازه فاطمه ـ سلام الله علیها ـ و نمازگزاردن بر او دعوت شد.(3)
غرض اصلی از نقل این روایات توجه دادن به این نکته است که سلمان فارسی در شرایطی زندگی کرد که مورد امتحانی سخت واقع شد، اما از آن سر بلند بیرون آمد. این توصیفات کار ما را در مقام مقایسه سخت تر می کند.
2. امام خمینی (ره): به نظر می رسد درخشان ترین برگ زرین زندگی حضرت امام در تلاشی که برای احیاء دین رسول الله به انجام رساند، خلاصه شده، هر چند ایشان صاحب کرامات و مقامات بلند و روحی و عرفانی دیگری نیز بوده اند.
امام خمینی در دورانی دست به قیام برای خدا و اصلاح امت جد بزرگوارشان زدند که کفر و طاغوت بر تمام کشورهای به ظاهر اسلامی، سایه افکنده بود و تمامی دولت ها در خدمت درخواست های نظام سلطه، خود به غارت و چپاول مردم و ملت خویش می پرداختند.
در این زمان امام بدون هیچ پشتوانه ای و یک تنه پای در این عرصه نهاد. تلاشی که امام با همه سختی ها، زخم زبان شنیدن ها، اسارت ها و تبعیدها و.... در راه احیاء دین کردند، بدون این که حضور هیچ معصومی را درک کرده باشند و معجزه هیچ پیامبری را دیده باشند، عظمت واقعی ایمان او را روشن می نماید.
اگر سلمان فارسی محضر رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را درک نمود، معجزات آن حضرت را دید و مستقیما مورد تربیت رسول الله قرار گرفت و با امیر المؤمنین به مانند دوستی، سال ها همراه بود. امام با ایمان به قرآن و رسولی که هزاران سال قبل ظهور کرده، کاری را انجام داد که قطعا مورد تأیید رسول الله و ائمه معصومین خواهد بود. امام با ایمان به غیب، رسالت خود را به انجام رسانید. به نظر می رسد برتری جایگاه امام از این جهت، قابل توجه است.
با این همه ما انسان ها با علم محدود و ناقص خود، هم چنین با توجه به ابعاد پیچیده انسان و چگونگی انجام افعالش. در مقامی نیستیم که بین انسان ها مقایسه و داوری کنیم و این کار را باید به خود خداوند که خالق و عالم به ضمیر همه بندگان است بسپاریم، چون اصلا ما در این زمینه هیچ ملاک و معیار کامل و ثابتی نداریم تا بین اولیاء الهی قضاوت کنیم که کدام یک نزد خداوند برترند. ضمناً مقام سیادت منهای فضایل ایمانی و اخلاقی، به تنهایی نمی تواند موجب برتری شود.
خلاصه آن که رده بندی بین مقامات انسان ها خصوصاً اولیای بزرگ الهی، در توان ما نیست و اگر نص معتبری در این باره موجود نباشد، داوری های ما ظاهری، ناقص و غیر کامل است.



پاورقی:

1. کشی، ابو عمرو محمد بن عمر بن عبدالعزیر، رجال کشی، معرفة احوال الرجال، ص6، ح12.
2. همان، ص6، ح13.
3. همان، ص7.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۲
علی نظیف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی