پاسخ کده

پاسخ به شبهات با گارانتی

پاسخ کده

پاسخ به شبهات با گارانتی

پرسش:


آیا بین عشق به معبود و عشق به بنده ارتباطی هست؟ آیا می شود هم عاشق خدا بود و هم عاشق شوهر، آیا بین ازدواج و برای خدا بودن تضاد نیست، زیرا که ازدواج دل مشغولی به وجود می آورد؟ چگونه بین رابطه جنسی مشروع و بنده ای خدایی بودن ارتباط برقرار می شود زیرا که رابطه جنسی اوج لذت بودن و فراموشی خدا را در پی دارد؟


پاسخ:


معنای عشق: واژه «عشق» مشتق از «عشقه» به معنای میل مفرط است. «عشقه» گیاهی است که هرگاه به دور درخت میپیچد آب آن را میخورد. در نتیجه درخت زرد شده، کم کم میخشکد. امّا در اصطلاح، «عشق» عبارت است از: «محبت شدید و قوی». به عبارت دیگر، عشق مرتبه عالی محبت است. عشق حقیقی نیز عبارت است از قرار گرفتن موجودی کمال جو به نام انسان در جاذبه کمال مطلق، یعنی خداوند متعال، پروردگاری که جمیل مطلق، بینیاز، یگانه، دانای اسرار، توانا، قاهر و... معشوق است که همه، رو به سوی او دارند و او را میطلبند.
انسان به طور طبیعی و فطری وقتی به بلوغ می رسد، در درون خود احساس نیاز به رابطه با جنس مخالف پیدا می کند. این احساس که گاهی بسیار شدید است برخواسته از غریزه جنسی و از آثار روانی آن است. خداوند این احساس را در وجود آدمی قرار داده و آن را چنان قوی کرده تا بتواند پسران و دختران بالغ را از علاقه های خانوادگی جدا کند و به وصال یکدیگر برساند. اگر چنین احساسی در آدمی نبود، کمتر پسر و دختری حاضر بود از محیط گرم خانواده اش جدا شود و با فردی غریبه و ناآشنا به نام همسر زندگی کند. در نتیجه نسل بشر منقرض می شد. خداوند در یکی از آیات قرآن از این احساس خارق العاده به عنوان نشانه قدرت و عظمت خود یاد می کند و می فرماید: وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ(1). «یکی از نشانه های عظمت خدا این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار نمود تا در کنار آنان آرامش یابید و با هم انس گیرید».
بنابراین علاقه زن و مرد به همدیگر امر طبیعی می باشد که خالق هستی آن را در وجود آدمی به ودیعه گذاشته است تا از طریق این علاقه به یکدیگر جذب شوند و در پرتو آن به کمال انسانی برسند.
در این باره، شهید مطهری به افرادی اشاره می کند که هر چند بدون ازدواج، رفتار خویش را مهار کرده و مقامات علمی کسب نموده اند، ولی نوعی نقص، عدم کمال و به تعبیری، خامی در آن ها مشاهده می شود. گویی انسان یک نوع کمال روحی دارد که جز در مدرسه خانواده کسب نمی شود.
نکته جالب توجه آن است که ازدواج با این که رفتار جنسی در بر دارد، ولی جنبه تکاملی و رشدی دارد و به همین جهت در اسلام، سنت و مستحب اعلام شده است.(2) همان طور که می بینید، از آثار مهم ازدواج، رشد شخصیت و کمال معنوی زن و شوهر است. در بعد معنوی کافی است بدانیم که در کلمات اولیای دین ـ علیهم السلام ـ تصریح شده است که فرد با ازدواج، نیمی از دین خود را کامل می کند و ارزش اعمال عبادی او چندین برابر افراد مجرد می شود. از سوی دیگر فرد با ازدواج، اخلاق و عفت خود را بهتر حفظ خواهد کرد. تعبیر لباس بودن زن و شوهر برای همدیگر، در واقع به حفظ هر یک از زن و شوهر، از پیروی مفاسد اخلاقی و آلودگی های جنسی توسط دیگری اشاره دارد، ازدواج نه تنها درجه معنوی فرد را بالا می برد، بلکه به نوعی شخصیت او را رشد می دهد. اگر فرد ازدواج نکند، ممکن است در اثر فشار نیازهای جنسی به رفتارهای خلاف اخلاق کشیده شود.(3)
طبق مطالب بالا روشن شد که نه تنها ازدواج و علاقه زن و شوهر به یکدیگر مانع رشد معنوی آنان نمی شود، بلکه این علاقه و عشق می تواند زمینه ساز رشد معنوی آنان و در نتیجه قرب الهی زن و شوهر شود. بنابراین چنان چه انسان قصد دارد به کمالات انسانی و قرب الهی برسد، از طریق ازدواج بسیار آسان تر می تواند به آن برسد.
وجود رابطه زناشویی، امری طبیعی و از نیازهای اساسی و اصیل انسان هاست. ولی آنچه مهم است، داشتن رابطه ای صحیح مبتنی بر تعالیم مکتب الهی است. این امر سبب تحکیم الفت و انس است و زندگی را تداوم می بخشد. البته بدان شرط که زندگی تنها به همین مسأله ختم نشود و سر و سامان طرفین بدین خاطر نباشد.
وقتی انسان بنده خدا شود، تمام حب و بغض او در مسیر اطاعت خدا قرار خواهد گرفت. لذا علاقه به همسر و هم چنین فرزند، می تواند در جهت فرمانبرداری خدا قرار گیرد و عبادت محسوب شود. پس نه تنها عشق به همسر اشکال ندارد، بلکه بسیار خوب و پسندیده است و باعث استحکام و گرمی کانون خانواده خواهد شد.
در مثل آمده است که مؤمن فرزند خود را دوست می دارد، ولی این علاقه باید برای خدا و در مسیر او باشد. لذا مؤمن از هر عشقی که در مقابل عشق به خدا قرار گیرد، نه در طول آن، می پرهیزد.
نکته دیگر، مکمل بودن شخصیت زن و مرد برای یکدیگر است، به طوری که ساختار بدنی و هورمونی زن و مرد و ویژگی های روانی آن ها مایه جذب طرف مقابل و انس زن و مرد با هم می شود. سکونت و آرامش، در مقابل تحرک و اضطراب است. زن و مرد در همه مراحل زندگی، به ویژه در جوانی دچار احساسات و کشش های متعارض و در عین حال قوی هستند. این موضوع آنان را دچار ناآرامی می کند. خداوند، تسکین بخش این ناآرامی ها را روابط ویژه زن و مرد اعلام می کند که در سایه ازدواج تحقق می یابد. می توان گفت که در میان انسان ها نزدیک ترین رابطه عاطفی میان زن و شوهر برقرار می شود. در سایه محبت و عطوفت متقابل بین آن ها، آرامش و سکونت خاطری برای هر دو حاصل می شود که در کاهش نگرانی ها، اضطراب ها و آشفتگی ها بسیار مؤثر است.(4) بدیهی است زمانی که نگرانی های انسان کاهش پیدا کرد، بهتر می تواند پله های کمال را یکی پس از دیگری طی کند و به کمال الهی دست پیدا کند. بنابراین رابطه عاشقانه زن و شوهر می تواند زمینه ساز رشد معنوی زن و شوهر به شرط آن که زن و شوهر رفتارهای خود را بر مبنای دین اسلام بنا کنند.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که خودداری از آنچه خدای متعال آن را برای بشر خواسته و حلال کرده است، خود عارضه آفرین است. برخی از زنان و شوهران هستند که بر اساس اندیشه های ایده آلیستی خواستار عشقی آسمانی هستند، به روابط زناشویی سرد و بی علاقه اند و بدین کار پس از ازدواج تن در نمی دهند. چنین افرادی از این نکته غفلت دارند که اگر بخواهند در مسیر بندگی الهی گام بردارند، در اولین مرحله باید نیازهای جسمی و غریزی خود را به طور کامل بر طرف کنند که یکی از مهم ترین نیازهای انسان غریزه جنسی است. بنابراین اگر زن و شوهر خواهان کمال انسانی هستند، باید در ابتدا نیازهای جنسی خود را بر طرف کنند تا بتوانند با آرامش خاطر برای بر طرف کردن نیازهای معنوی خود گام بردارند.
متأسفانه در دنیای مسیحیت مواجه با تارک دنیایی عده ای هستیم. در حالی که اسلام اجرای مشروع عمل آمیزش را، امری مستحب و دارای پاداش ذکر می کند و ریشه بسیاری از نشاط و برتری ها را عمل زناشویی می داند.کوتاهی در روابط همسری نه تنها حق همسر را ضایع می کند بلکه عوارض جسمی و روانی بسیاری را برای خود فرد پدید می آورد و هم موجب پیدایش مشکلات و دشواری در زندگی و انجام وظائف طرفین خواهد شد.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۰۹
علی نظیف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی