پرسش:
بنا به استناد قرآن و تفسیر اگر کوروش جزء پیامبران نمی باشد پس آیا می شود کسی مورد توجه خداوند نباشد و این همه سخنش که حدوداً 559 سال پیش از میلاد مسیح به زبان آورده است ماندگاری داشته باشد و در جهان به عنوان منشور حقوق بشر از آن نام برده شود؟
پاسخ:
لازم است در مقام پاسخ سوال را به دو قسم تقسیم کرد:
1. اولا برای
ما ثابت بشود که آیا صرف این که هر کس گفتار نیکی یا رفتاری که مطابق با فطرت الهی
داشته باشد آیا باید او را پیامبر خواند و مورد نظر خداوند دانست؟
2. دعوای
مفسران بر این مطلب است که آیا کورش همان ذو القرنین است؟ و بعد به سراغ این رفته
اند اگر همان ذوالقرنین است ذوالقرنین، پیامبر بوده است یا یک عبد صالح؟
امّا
این که شخصی سخنان حکیمانه و یا رفتارهایی مطابق با فطرت الهی دارا باشد باید آن
شخص را پیامبر دانست در جواب این سوال بایستی متمسک به مفسران واقعی قرآن یعنی اهل
بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ بشویم.
از روایات اهل بیت ـ علیهم السلام ـ
به دست می آید که هیچ ملازمه ای بین این دو پدیده وجود ندارد چرا که چه بسا شخصی
مشرک و یا منافق باشد ولی در عین حال حرف ها و رفتارهایی مطابق با حکمت و فطرت الهی
را داشته باشد. در این مورد حضرت امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ می فرمایند:
«الحکمة ضالة المؤمن فخذه و لو من ایدی المشرکین» و یا «ولو من اهل النفاق» یعنی
حکمت، گمشده مؤمن است پس بگیرید آن حکمت را و لو این که مال شخص مشرک و منافق
باشد).
با نگرشی محققانه اگر به این روایات و
روایات دیگر نگاه کنیم پیمی بریم که