پاسخ کده

پاسخ به شبهات با گارانتی

پاسخ کده

پاسخ به شبهات با گارانتی

پرسش:

چرا همنشینی با اغنیا نهی شده است ؟ و آیا شامل همه اغنیا میشود ؟

پاسخ:

واژه قلب در قرآن کریم و روایات، بسیار به کار رفته است و منظور از آن، عضو طپنده و صنوبری شکلی که در سینه انسان ها وجود دارد نیست بلکه منظور از آن طبق فرموده مفسرین و بزرگان، همان روح و نفس انسانی است(1) که مرکز عواطف و احساسات است. اگر چه همین عواطف و احساسات بر روی همین قلب بدن نیز اثر می گذارد. مثلاً در موقع شادی، اندوه، ترس، عصبانیت... این قلب است که متأثر می شود و ضربان آن تند می شود و گاهی احساس تنگی می کند و حتی گاهی دچار سکته می شود.
به طور کلی تمام اعمالی که ما انجام می دهیم بر روح و روان ما اثر می گذارد و طبق آن چه که در روایات از ائمه نقل شده است قلب انسان متأثر است از اعمالی که انسان انجام می دهد. گاهی قسی می شود و گاهی نورانی می شود و گاهی می میرد و... .(2)
یکی از چیزهایی که در روایات به عنوان میراننده قلب آمده است همنشینی با اغنیا است.(3) حال سؤال این است که همنشینی با کدام دسته از اغنیا قلب انسان را می میراند آیا مطلق اغنیا (صرف نظر از هرگونه ویژگی اعم از ایمان و غیر آن و یا خصوصیات دیگر) یا اغنیاء با ویژگی و خصوصیات خاص مثلاً اغنیاء بی ایمان؟

آن چه که در مرحله اول به ذهن می رسد این است که چون کلمه اغنیا در روایت به صورت مطلق آمده است، پس همنشینی با مطلق اغنیا دل انسان را می میراند. اما ما نمی توانیم بلافاصله به اطلاق یا عموم یک آیه یا یک روایت اکتفا کنیم بلکه باید بررسی کنیم ببینیم آیا آیه یا روایتی هست که این اطلاق یا عموم را تخصیص بزند و یا تقیید کند و به عبارتی آن را برای ما تبین و تفسیر کند یا نیست. حال در این زمینه روایتی از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده است که در آن مشخص شده است که همنشینی با کدام دسته از اغنیا دل را می میراند.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می فرماید: «چهار چیز است که قلب را می میراند... از جمله این که می فرماید: و مجالسة الموتی فقیل له یا رسول الله و ما الموتی قال کل غنی مترف. حضرت می فرماید همنشینی با مردگان دل را می میراند عرض شد یا رسول الله مردگان کیانند؟ فرمود هر ثروتمند خوشگذرانی».(4)
واژه مترف از ماده ترف (بر وزن طرف) به معنی تنعم است، و مترف به کسی می گویند که فزونی نعمت و زندگی مرفه او را مست و مغرور و غافل کرده و به طغیان گری واداشته است.(5)
از این روایت به خوبی استفاده می شود که همنشینی با مطلق اغنیا دل را نمی میراند بلکه باید دید که آن فرد غنی چگونه دیدگاهی نسبت به دنیا و اموالش دارد. قبل از توضیح این مطلب لازم می دانم دو نکته را متذکر شوم:
1. ما از ثروت باید برای پیشرفت عالم آخرتمان استفاده کنیم. دنیا را فدا کنیم تا آخرت خوبی داشته باشیم نه این که چنان دلبستگی به دنیا پیدا کنیم که خدا و آخرت و اصل هدف خلقت که همان عبودیت باشد و به طور کلی تمام معنویات را فراموش کنیم و غرق در مادیات دنیا بشویم. دنیا و دنیاداری و ثروتمند بودن بد نیست بلکه دنیا دوستی و دلبستگی به دنیا است که مذمت شده است.(6)
2. از آیات و روایات استفاده می شود که ثروتمند بودن، خطرات زیادی برای انسان دارد زیرا ممکن است انسان مجذوب ثروتش شود و باعث طغیان انسان و فراموشی آخرت شود. خدا در قرآن می فرماید إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَی ـ أَن رَّآهُ اسْتَغْنَی(7) انسان وقتی خود را بی نیاز می بیند طغیان می کند تمام کمالات انسانی را فراموش می کند و مهمترین چیز برای او ثروت اوست سخنان خدا و انبیاء ذره ای در او اثر نمی کند.
قرآن کریم تکذیب کنندگان و دشمنان پیامبران را همین اغنیاء مترف معرفی می کند و می فرماید: وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ کافِرُونَ(8). «ما در هیچ شهر و دیاری پیامبری انذار کننده نفرستادیم مگر این که مترفین آنها (همانها که مست ناز و نعمت بودند) گفتند ما به آن چه شما فرستاده شده اید کافریم».
حال با توجه به نکات فوق اگر کسی ثروتمند باشد اما دلبستگی به آن نداشته باشد، و بود و نبود آن برایش یکسان باشد و ثروتش باعث طغیان او و انحراف از صراط مستقیم نشود، بلکه آن را در راه پیشرفت معنوی و عالم آخرت استفاده کند، همنشینی با چنین کسی دل را نمی میراند.
حضرت خدیجه کبری ـ سلام الله علیها ـ یکی از اغنیا و ثروتمندان بود. اما پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ با او ازدواج کرد و همنشین او شد. حضرت خدیجه ـ سلام الله علیها ـ نه تنها دلبستگی به اموالش نداشت بلکه همه را در راه پیشرفت اسلام خرج کرد.
پس آن چه مسلم است این است که منظور از اغنیایی که همنشینی با آنها دل را می میراند ثروتمندانی هستند که ثروتشان آنها را مغرور و غافل کرده است. حال ممکن است اهل ایمان نباشند و اصلاً خدا را قبول نداشته باشند و ممکن است ایمان به خدا داشته باشند و حتی اهل نماز و روزه هم باشند اما مست ثروت شان باشند. زیرا پول چیزی نیست که انسان به راحتی از آن دل بکند و لذا عده ای از اهل ایمان در آزمایشاتی که مربوط به اموال دنیا است دچار لغزش می شوند. مثلاً عده ای هستند که نماز می خوانند، روزه هم می گیرند، اما خمس و زکات اموالشان را نمی دهند.



پاورقی:

1. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیه، قم المقدسة، ج2، ص223، ذیل آیه 225 سوره بقره.
2. ر.ک: محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ج3.
3. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، 1408ق، ج12، ص314.
4. محمد بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، خصال، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1403ق، ج1، ص228.
5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج18، ص106.
6. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1366ش، ص142.
7. علق : 6ـ7.
8. سباأ : 34.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۷
علی نظیف

اغنیا

نهی

همنشینی

نظرات  (۱)

جالبه
خدا قوت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی